|
25 / 2 / 1391برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : sanaz
سلام اين پست آخرمه تا بعد از امتحانا. چند روزي بود فك ميكردم سمانه هم يه كوچولو منو دوست داره ولي امروز خودش فكرمو ئيدروليز(خنثي)كرد..چقد خيالاتم گل منگوليه..چه تلاشيم ميكرد كه زود برن؟!!! ولي خوب بود امروز تونستم معني كلمه ي پوچ رو احساس كنم واقعا كه خيلي پوچ بود... شايد تو يادت بره منگنه كني ولي من هيچوقت يادم نميره منگنه كنم نظرات شما عزیزان:
سلام گلم چه قدر دوستاي خوبي هستين باهم
سلام آبجی خوبی؟
سمانه کنکورشو خوب داد؟ ازش خبر داری؟
سلام آبجی ببخشید من هنوز امتحانام تموم نشده 30خرداد تموم میشه.این چند روزه خیلی حالم بد بود به هزااااار دلیل یکی از بدتریناشم فوت پدر بزرگم بود.من الان یک ماهو چند روزه از حانی خبر ندارم
اون که منو فراموشم کرده ولی من اگه این بار برگشت دیگه هیچ احساسیرو بروز نمیدم میخوام براش مثله یه دوست باشم نه معشوقه. خسته شدم ابجی از هر چی عشقو دوست داشتنه متنفرم.
هر بار که می خواهم به سمتت بيايم يادم می افتد
''دلتنگی" هرگز بهانه خوبی برای تکرار يک اشتباه نيست
روحــم مـي خواهد برود يك گوشه بنشيند پشتش را بكند به دنيــا ؛ پاهايش را بغـل كند و بلند بلند بگويد : من ديگر بــازي نمي كنم خستــه ام . ..
|